والتر وایکس٬ کارگر
نزدیک به دو دهه است که فضای فرهنگی و هنری جامعهی ایران تحت سلطه و نفوذ جریانات فکری محافظهکار و تابع و مدافع نظمِ سلطهجویِ جهانی قرار دارد. این فضا نتیجهی یک دهه کشتار و حذف فیزیکیِ فعالینِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین محصول سرکوبِ مداوم اهل اندیشه و قلم بود و در همین مدت موج گستردهی مهاجرت نیز فضای اجتماعی ایران را برای مدعیانی بیرقیب باز گذاشت تا خود را بر متن برهوتی که ایجاد شده بود بهعنوان مراجع فرهنگی معرفی و تثبیت کنند. این نقشآفرینانِ نوکیسه بخشی از پاسداران و مفتشان و ممیزان و کارگزاران "انقلاب فرهنگی" دههی نخست بعد از قیام ۷۵ بودند که با عوضکردن ظاهر و کلام خود و با حمایتهای مالی گسترده و با لابیهای تحت حمایتِ حکومت، اکنون منافع پیچیدهتر و متنوعتری را پیرو بحرانهای درونیِ نظامِ سیاسی نمایندگی می کنند. بازتاب این وضعیت در عرصهی کتاب و تولیدات آثار نظری و هنری هم مشهود بود. انواع و اقسام امواج فکری و هنریِ ارتجاعی و محافظهکار در حوزههای مختلف ترجمه، نشر و پخش شد. اما این تلاشها هر بار بر بسترِ بحرانی و متناقضِ ماهیتِ نظام سیاسیِ حاکم که امکانِ اصلاح و نرمشی درونی را بهراحتی نمی تابید، هر بار تزلزلِ خود را به شکلی نشان داده است. نتیجه این که نظام سیاسیِ مستبدِ کنونی بهمانند هر رژیم استبدادیِ دیگری که با ملزومات انباشتِ بیشترِ سرمایه و در چهارچوب نظامِ جهانی بیوقفه در حالِ سازگاری و تطبیق است، توانسته که قشری معین از دستاندرکارانِ امور فرهنگی را بهصورتی ارگانیک در خدمت بگیرد و طی مراحلی و با نمای دوگانهی پوزیسیون/اپوزیسیون، عرصه را برای کنترل هر چه بیشتر اقشار و طبقات ستمدیدهی اجتماعی و بر طبق منافع خود سازماندهی کند که این قشری که از آن سخن گفتیم از عوامل مهم اجرایی چنین هدفی است. این مجموعه گامبهگام سر و سامانی ایدئولوژیک هم پیدا کرده است و پاسخهایی معینی بر روال کتابهای حل المسائل در حیطههای مختلف و از خاستگاهی ارتجاعی و محافظهکارانه را به قدر کافی نهتنها در انبان خود گرد آورده بلکه از طریق امکاناتی که در اختیار دارد مدام هم آنها را تبلیغ و ترویج میکند. این قشر از کارگزاران فرهنگیِ ارگانیکِ جمهوری اسلامی در هیات سینماگر و روزنامهنگار و فعالان سیاسی اخته از نوع فعالان انجمنهای اسلامی دانشگاهها تا شکنجهگران و پاسداران فرنگدیدهی نظام و خیلِ فعالانِ بیمایه و پر هیاهوی حقوقِ بشری و اِن .جی .او.ئی و... خودشان را در عرصهی رسانهها معرفی کردهاند و همچنین در چند سال گذشته بر متن بحرانهای جاری اجتماعی و سیاسی هویتی رنگی (سبز و بعدا بنفش) هم یافتهاند که از کارویژهها و نشانههای مشخص پروژههای تقلیلگرایانه و کنترلشدهی نئولیبرالی در سپهر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است و بهخوبی نقشآفرینیشان را بهعنوان نمونه در کنترل و عقیم کردن کشاکش های سیاسی در سال ۸۸ شاهد بودیم. جمهوری اسلامی در مقاطع مختلفی از این اقشار برای تخطئهی هر نوع رویکرد رادیکالی استفاده کرده است و حتا در مقاطعی که ظاهرا با آنان در تضاد قرار می گیرد آن اقشار کارکرد تروریستی خود علیه افراد، نیروهای اجتماعی و مراجع فرهنگی و اجتماعی رادیکال را هرگز فراموش نمی کنند و از این طریق حتا بهطور ناخودآگاه جایگاهی برای خود در سلسلهمراتب قدرت جستوجو میکنند و در تحلیل نهایی همیشه کنار قدرت مسلط داخلی و بینالمللی قرار میگیرند. هدف ما از ترجمه و انتشار آثاری در حوزههای مختلف هنری در واکنشی به این زمینه و در تقابل و مرزبندی با فضای پیشگفته در دستور کار ما قرار گرفته است و امیدواریم در این راه دوستان و رفقای هم راه ما را یاری دهند و ضمنا از پیشنهادات و انتقاداتِ خود ما را بینصیب نگذارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر