جودیت باتلر٬ ادعای آنتیگونه
کتاب ادعای آنتیگونه را حدود دو سال پیش انتخاب و ترجمه کردیم. چراکه احساس
همدلی میکردیم با جودیت باتلر که در «ادعای» آنتیگونه قسمی از اجرای
سیاستِ زنانه را مییافت که میتوانست شکافی در اقتدار حاکم ایجاد کند.
شاید به همین دلایل بود که این کتاب حدود ۱۵ ماه در وزارت ارشاد خاک خورد و
دست آخر «ممنوع» اعلام شد. همانطور که کرئون به خاک سپاری برادر توسط
آنتیگونه را ممنوع اعلام کرده بود. و از قضا در ایران امروز نیز عمل به خاک
سپاری مردگان نوعی جرم و جنایت محسوب میشود و شاید سزایاش مرگ باشد.
بنابراین اگرچه می توان بهراحتی این کتاب را اثری در حوزه علوم انسانی
تلقی کرد که با سلاح نظریه به سراغ فیگور زنانهای جذاب می رود، به بحثی
راهگشا در باب خوانشهای هگل و لکان از نمایشنامهی «آنتیگونه» اثر سوفوکل
میپردازد، و این پرسش را مطرح میکند که آیا روانکاوی میتواند به جای
اُدیپ، آنتیگونه را مبدا نظری خود قرار دهد، اما در مجاورت همهی اینها،
انتشار این کتابِ «نظری» به حکم شرایط موجود خود واجد حیثی «عملی» است.
قسمی از اجرای سیاست است. به خصوص اینکه ما نیز همراه با آنتیگونه و البته
جودیت باتلر، بر این امر ممنوع و بر این جُرم تاکید کرده، این کتابِ
«آلوده» را بی هیچ نیازی به حوزهی نشر «پالوده»ی ایرانی در فضای سایبر
منتشر میکنیم. تا عملِ ترجمه در واقع دو عمل باشد، یکی اجرای آن جرم و یکی
اظهار آن. آنتیگونهای که باتلر توصیف میکند علیرغم ممنوع شدناش از
عمل، عمل میکند و کنش او بههیچوجه با هیچ یک از هنجارهای موجود مطابقت
ندارد. و در عمل، همچون کسی است که هیچ حقی برای عمل کردن ندارد. او دقیقاً
فردی بیمکان است ـ جایی میان زندگی و مرگ ـ که با این وجود در صدد است تا
در درون گفتار، خود را تعیّن بخشد، نوعی امر فهمناپذیر است که در درون
امر فهم پذیر آشکار میشود، یا جایگاهی در خویشاوندی که هیچ جایگاهی نیست.
از این حیث، ما این کتاب را تقدیم می کنیم به تمام کسانی که در بحبوحهی
سیاستِ نهادینه شده، و در شرایطی که کفتارهای سیاسی و مصالحه جویانِ
نام آشنا به حکم «عقل حسابگر» در پی «بخشش دو طرفه» و آشتی ملیاند، کنش
خود را معطوف به هیچکدام از این هنجارهای موجود نمییابند.
۲۰ خرداد ۹۰
۲۰ خرداد ۹۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر