۱۳۹۳ شهریور ۲, یکشنبه

گروه نویسندگان٬ فمینیسم و مارکسیسم


گروه نویسندگان٬ فمینیسم و مارکسیسم
اين كتاب خلاصه‌ای است از رویكرد نظری فمينيستی چپ‌گرا كه علاوه بر نقش پدرشاهی و تاثیر دوتايی‌های جنسی مسلط و ديگر عوامل، نقش كار و طبقه را نيز بر زندگی زنان بررسی می‌كند.

نظریات «آن فرگوسن» در فصل اول كتاب كه به طبقه و كار می‌پردازد. در اين‌جا رویكرد ماركسیستی به تنهايی و سپس ارتباط آن با جنبش فمینیستی یعنی تحلیل‌هاي ماركسیست فمینیستی بررسی می‌شود. پس از آن به تحلیل‌های فمینیست‌های موج اول درباره‌ی زنان و كار پرداخته می‌شود و سپس نظريات فمینیست‌هاي موج دوم درباره‌ی خانه‌داری ارائه می‌شود. در اين ميان برخی دیدگاه‌های فمینیست‌های راديكال و ليبرال نيز بررسی می‌شود. بعد از آن به نظریات روان‌كاوانه درباره‌ی مساله‌ی كار و زنان و همچنين به كارهای مراقبتی و پرستاری زنانه نيز از لحاظ اخلاقی اشاره می‌شود. بخش بعدی به نظريات فمینیستی مدرن در مقابل نظريات پست‌مدرن و پسااستعماری‌ها، شالوده‌شكنان و پساساختارگراها می‌پردازد. بخش آخر فصل اول به مساله‌ی نژاد، طبقه و تحليل فمینیستی ميان‌حوزه‌ای روی می‌آورد . بسياری از مباحث نظری فمینیستی معاصر به مطالعات ميان حوزه‌ای و تركيب تحليل‌های موضوعات خاص تمايل دارند كه می‌كوشند به جنسیت، طبقه، نژاد و سكسواليته به صورت عام، تأكيد يكسانی داشته باشند بدون اين كه خود را با دسته‌بندی‌هايی مانند لیبرال، رادیكال يا ماتریالیست، كه در مباحث اولیه‌ی فمینیستی دسته‌بندی می‌شد، تعريف كنند.

فصل دوم كتاب، مقاله‌ای است از «باربارا ارنريچ»، فمینیست سوسیالیستی كه كوشيده است تعریفی جامع از این رویكرد ارائه كند. او دراين مقاله ابتدا توضیح مختصری از ماركسیسم و فمینیسم ارائه می‌كند و سپس به لزوم پيوند اين دو رویكرد برای مبارزه‌ی منسجم فمينيستی تاكيد می‌ورزد. او به بی‌عدالتی بنیادینی كه هم در جوامع طبقاتی و هم در ساختار تقسیم جنسی خویشاوندی پدرسالار وجود دارد اشاره می‌كند و سنتز مبارزه با اين دو نوع بی‌عدالتی را نه به طور مطلق، اما در ” سوسياليسم فمینیسم” می‌جويد.

فصل سوم، مقاله‌ای است از «مارتا خيمنز»، مارکسیست فمینیستی كه در اين مقاله تفاوت ماركسيسم فمينيستی و ماترياليست فمينيسم را نقد و بررسی می‌كند. او در اين مقاله سعي دارد ابهاماتی كه در مورد ماركسيسم فمينيستی وجود دارد را رفع كند و مانند برخی از ماترياليست فمينيست‌ها و سوسیالیست فمینیست‌ها معتقد نیست كه نظريات ماركس و انگلس برای تحليل ماركسیست فمینیستی ناكافی و عقيم‌اند، برعكس، وی به پويايی‌های نظريه‌ی آن‌ها در حيطه‌های فرهنگی نيز تاكيد دارد.

فصل آخر كتاب نیز مصاحبه‌ای با سوسیالیست فمینیست و حقوقدانی به نام «دراسیلا كورنل» است. دراسیلا کورنل در اين مصاحبه خود را فمينيستی ابراز می‌کند كه همزمان چپگراست و با سرمايه‌داری نيز مبارزه می‌كند. او به اهميت مفهوم حق و سوژه در جامعه و مبارزه تاكيد دارد و فمینیسم خود را نيز ” فمینیسم اخلاقی” می‌نامد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر