گروه نویسندگان٬ امکان «سیاست»، سیاست امکان
اینبار نیز در بازهی زمانی پیشاانتخابات شاهد بودهایم که چگونه در فضای
سیاسیای که به عرصهی بلامنازع بازی بزرگان بدل شده است، عدهی کثیری از
کنشگران و حمایتگران سابق جنبش، بار دیگر به دنبالهروی منفعلانه روی
آوردهاند -و فعالانه در توجیه آن می کوشند. به تلخی شاهد بودهایم که
چگونه طیفهای وسیعی از فعالین با تکثیر راهکارها و انگارههای عقیم
اصلاحطلبان روند بازگشت به دوران پیشاجنبش را رسمیت میبخشند و چگونه
اینان سرانجام با چهرهای مغموم ولی حقبهجانب، در ضیافت پیروزیِ حاکمیت
-در فروپاشی تاریخ مبارزات مردمی- حضوری «واقعگرایانه» یافتند.
همانطور که تجربهی ایران متاخر به روشنی گویای آن است حیات سیاسی تحت سایهی استبداد و حضور فراگیر گفتمان نئولیبرال، نه تنها به خودیخود به رشد گفتمان چپ رادیکال نمیانجامد، بلکه در حوزهی نحیف چپ بیشتر به فربه شدن منطق سوسیالدموکراسی در اشکال و گفتارهای جدید و باب روز منجر میشود. ترجمان سیاسیِ چنین منطقی در مسیرِ سازش با رویههای نظم مسلط، در قالب «چپ رفورمیست» قلمروی فکری و سیاسی خود را در ساحت محدود چپ گسترانده است. با چنین منظری و با هدف دخالتگری نقادانه در شرایط پیش رو، برآن شدیم که با همراهی رفقای علاقمند، ویژه نامهای منتشر کنیم. هدف از انتشار این مجموعه، تاکید بر ضرورت بررسی مجموعه عواملی است که از یکسو موجب ناتوانی چپ رادیکال در حوزهی سیاست انضمامی شدهاند/میشوند و در عین حال، زمینهساز رشد نحلههای فکری مختلف «چپ رفورمیست» شدهاند، که تجلی سیاسیِ آنها در قالب سهولت مفصلبندی با راهکارهای اصلاحطلبانه قابل مشاهده است.
با این حال همهی تاریخ زندهی انسانی گواه آن است که مرزهای مبارزه وسیع است: تا هرآنجا که افقهای امید و امکاناتِ همبستگی، وسعت دارند. باور به امکانِ رهایی ستمدیدگان و کوشیدن در این مسیر، پیوندی ناگسستنی دارد با باور به امکاناتِ مبارزه و قابلیتِ همبستگی انسانهای تحت ستم. تنها چنین باوری است که میتواند محرک جستجوی بالقوهگی های مبارزه و تلاش جمعی برای به فعلیت درآوردن آنها باشد تا «امکانِ سیاست» را تحقق بخشد؛ به عکس، ناباوری درونی نسبت به این امر مسبب برساختن انواع توجیهات «عقلانی» برای ناممکن جلوه دادنِ دخالتگری رادیکال در وضعیت و روی آوردن به «سیاستِ امکان» است.
هم اینک تلاقی زمانی خیزش اعتراضی مردم ترکیه با آنچه که پیرامون انتخابات ریاست جمهوری ایران در فضای گفتمانیِ غالب پیش میرود، قبل از هر چیز آشکار کنندهی رخوت و جمودی است که بینش غالب بر فضای سیاسی کشور ما را در بر گرفته است. به همین ترتیب مبارزاتی که در نقاط مختلف جهان علیه مجریان «قانونی» ساختارهای سلطه و به پای دارندگانِ نظمِ مسلط جریان دارند، بیگمان هر یک موید امکانات بیشمارِ مبارزهاند و همهی اینها میتوانند برای بازسازی رادیکالِ مبارزاتِ سیاسی ما الهامبخش و درسآموز باشند.
این دفتر را به همهی کوشندگانی تقدیم میکنیم که در این سالهای سرکوب و خفقان به مبارزهی جمعی وفادار ماندند و به رغم همهی فشارها و محدودیتها، اشکال متنوعی از مبارزه را در ساحتهای زیستی و سیاسی مختلف تداوم و ارتقاء بخشیدند؛ به ویژه به کارگران و فعالین کارگری گمنامی که با وجود دشواریهای مضاعف و هزینههای فردی بسیار، فعالانه در سازماندهی کارگران و تدارک اعتراضات جمعی میکوشند. بیگمان تلاش و حضور ارزندهی همهی آنها گواه زندهایست مبنی بر اینکه حتی تحت مخوفترین نظامهای استبدادی هم راههای مبارزهی جمعی مسدود نیست. به بیان دیگر، ملزومات سیاست رهاییبخش با هیچ عذر و بهانهای با انگارههای «سیاست از بالا» جمعپذیر نیست.
همانطور که تجربهی ایران متاخر به روشنی گویای آن است حیات سیاسی تحت سایهی استبداد و حضور فراگیر گفتمان نئولیبرال، نه تنها به خودیخود به رشد گفتمان چپ رادیکال نمیانجامد، بلکه در حوزهی نحیف چپ بیشتر به فربه شدن منطق سوسیالدموکراسی در اشکال و گفتارهای جدید و باب روز منجر میشود. ترجمان سیاسیِ چنین منطقی در مسیرِ سازش با رویههای نظم مسلط، در قالب «چپ رفورمیست» قلمروی فکری و سیاسی خود را در ساحت محدود چپ گسترانده است. با چنین منظری و با هدف دخالتگری نقادانه در شرایط پیش رو، برآن شدیم که با همراهی رفقای علاقمند، ویژه نامهای منتشر کنیم. هدف از انتشار این مجموعه، تاکید بر ضرورت بررسی مجموعه عواملی است که از یکسو موجب ناتوانی چپ رادیکال در حوزهی سیاست انضمامی شدهاند/میشوند و در عین حال، زمینهساز رشد نحلههای فکری مختلف «چپ رفورمیست» شدهاند، که تجلی سیاسیِ آنها در قالب سهولت مفصلبندی با راهکارهای اصلاحطلبانه قابل مشاهده است.
با این حال همهی تاریخ زندهی انسانی گواه آن است که مرزهای مبارزه وسیع است: تا هرآنجا که افقهای امید و امکاناتِ همبستگی، وسعت دارند. باور به امکانِ رهایی ستمدیدگان و کوشیدن در این مسیر، پیوندی ناگسستنی دارد با باور به امکاناتِ مبارزه و قابلیتِ همبستگی انسانهای تحت ستم. تنها چنین باوری است که میتواند محرک جستجوی بالقوهگی های مبارزه و تلاش جمعی برای به فعلیت درآوردن آنها باشد تا «امکانِ سیاست» را تحقق بخشد؛ به عکس، ناباوری درونی نسبت به این امر مسبب برساختن انواع توجیهات «عقلانی» برای ناممکن جلوه دادنِ دخالتگری رادیکال در وضعیت و روی آوردن به «سیاستِ امکان» است.
هم اینک تلاقی زمانی خیزش اعتراضی مردم ترکیه با آنچه که پیرامون انتخابات ریاست جمهوری ایران در فضای گفتمانیِ غالب پیش میرود، قبل از هر چیز آشکار کنندهی رخوت و جمودی است که بینش غالب بر فضای سیاسی کشور ما را در بر گرفته است. به همین ترتیب مبارزاتی که در نقاط مختلف جهان علیه مجریان «قانونی» ساختارهای سلطه و به پای دارندگانِ نظمِ مسلط جریان دارند، بیگمان هر یک موید امکانات بیشمارِ مبارزهاند و همهی اینها میتوانند برای بازسازی رادیکالِ مبارزاتِ سیاسی ما الهامبخش و درسآموز باشند.
این دفتر را به همهی کوشندگانی تقدیم میکنیم که در این سالهای سرکوب و خفقان به مبارزهی جمعی وفادار ماندند و به رغم همهی فشارها و محدودیتها، اشکال متنوعی از مبارزه را در ساحتهای زیستی و سیاسی مختلف تداوم و ارتقاء بخشیدند؛ به ویژه به کارگران و فعالین کارگری گمنامی که با وجود دشواریهای مضاعف و هزینههای فردی بسیار، فعالانه در سازماندهی کارگران و تدارک اعتراضات جمعی میکوشند. بیگمان تلاش و حضور ارزندهی همهی آنها گواه زندهایست مبنی بر اینکه حتی تحت مخوفترین نظامهای استبدادی هم راههای مبارزهی جمعی مسدود نیست. به بیان دیگر، ملزومات سیاست رهاییبخش با هیچ عذر و بهانهای با انگارههای «سیاست از بالا» جمعپذیر نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر